«بازی تمام شده است»؛ تلاش آمریکا و اسرائیل برای توقف برنامه هسته ای ایران شکست خورد!/ استراتژی جدید واشنگتن و تل آویو چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۱۰۵۰۲
بین الملل تابناک: وزارت دفاع آمریکا به تازگی با انتشار گزارش «راهبرد مقابله با سلاح های کشتار جمعی»، به نظامی نبودن برنامه هسته ای ایران اذعان کرد و نوشت که ارزیابی می شود ایران در حال حاضر به دنبال سلاح های هسته ای نیست. با این حال، پنتاگون مدعی شد که (ایران) در کمتر از دو هفته ظرفیت تولید مواد هسته ای کافی برای یک وسیله هسته ای را در اختیار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گزارش منجر به عصبانیت محافل سیاسی و رسانه ای در اسرائیل شده است. تا جایی که «جاناتان توبین» سردبیر وبگاه سندیکای خبری یهود (JNS) گزارشی از شکست آمریکا و اسرائیل در نبرد برای توقف برنامه هسته ای ایران نوشت.
در این گزارش آمده است: ایران اخیرا به دلایل متعددی در صدر اخبار بوده است. یکی از مهم ترین خبرها مماشات دولت بایدن با جمهوری اسلامی بوده که در نتیجه آن 6 میلیارد دلار از وجوه مسدود شده ایران را به عنوان باج برای آزادی پنج شهروند آمریکایی پرداخت کرد. مورد دیگر مربوط به افشاگریهایی است که هفته گذشته در وبگاه «سمافور» منتشر شد که در آن جهان از عملیات نفوذ ایران در ایالات متحده، مطلع شدند.
این رسانه اسرائیلی در ادامه، اذعان پنتاگون درباره غیر نظامی بودن ابعاد برنامه هسته ای ایران را شکستی اطلاعاتی برای آمریکا قلمداد کرده و معتقد است بازی تمام شده است و تلاش های آمریکا و اسرائیل برای مقابله با برنامه هسته ای ایران شکست خورده است.
آمریکا واقعیتی به نام ایران در آستانه سلاح هسته ای را پذیرفته است و به استراتژی مهار را برای جلوگیری از دستیابی تهران به بمب را در پیش گرفته است.
جاناتان توبین افزود: در تئوری، ترس از اقدام نظامی آمریکا و/یا اسرائیل -هرچند مورد اول بعید باشد- ممکن است برای همیشه ایران را از حرکت به سمت جلو برای ساخت سلاح هسته ای در 12 روز بازدارد. اما گزارش وزارت دفاع آمریکا می گوید که آنها می توانند این کار را انجام دهند.
وی اظهار داشت: اسرائیلیها، بهویژه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و سازمانهای مختلف دفاعی و اطلاعاتی اسرائیل، بارها قول دادهاند که برای جلوگیری از رسیدن تهران به سلاح هسته ای اقدام کنند. در مقابل، جو بایدن صرفاً قول داده است که ایران به بمب هسته ای دسترسی پیدا نخواهد کرد.
توبین افزود: این بدان معناست که تنها گزینه مناسب برای مقابله با ایران هستهای، گزینهای است که بسیاری از به اصطلاح واقعگرایان سیاست خارجی نزدیک به 20 سال است که از آن حمایت میکنند: مهار. حامیان راهبرد مهار، مانند کنت پولاک از مؤسسه امریکن انترپرایز، که در سال 2013 کتابی در این زمینه نوشت، مدتهاست که ادعا کردهاند که جنگی را آغاز نمی کنند که ممکن است اسرائیل قادر به انجام آن نباشد و ایالات متحده نیز پس از تجربیات بد خود هیچ علاقهای به آن نداشته است. با ایران هستهای همانگونه رفتار می شود که غرب با دیگر قدرتهای هستهای از جمله روسیه و چین رفتار می کند.
سردبیر سردبیر وبگاه سندیکای خبری یهود ادامه داد: در این سناریو، به جای تلاش برای عقب انداختن برنامه هسته ای ایران به نقطه ای که برنامه آنها متوقف شود، اقداماتی برای جلوگیری از استفاده ایران از آن انجام می شود. کسانی که مهار را به اقدامات پیشگیرانه ترجیح داده اند، همچنین پیشنهاد داده اند که تهران را تحت فشار قرار دهند یا به نوعی وسوسه کنند که با ارائه مشوق هایی رفتار آن را در صحنه بین المللی کنترل کنند. از نظر این تحلیل گر اسرائیلی، آمریکا واقعیتی به نام ایران در آستانه سلاح هسته ای را پذیرفته است و به استراتژی مهار را برای جلوگیری از دستیابی تهران به بمب را در پیش گرفته است. این کارشناس اسرائیلی نوشت: مشکل این استراتژی اساساً شکستآمیز این است که حتی اگر ایران هرگز از تسلیحات هستهای خود استفاده نکند، این واقعیت که ظرفیت ساخت آن را در اختیار دارند آنها را بسیار قدرتمندتر میکند. وی همچنین تهدیدات نتانیاهو علیه برنامه هسته ای ایران را توخالی دانست و گفت که این ممکن است غیر منطقی به نظر برسد،اما نتانیاهو باید مسئولیت راهبرد مهار را بپذیرد. اگرچه او در تمام این مدت مدافع سرسخت اقدامات شدید از جمله تحریم ها و تهدیدات نظامی علیه ایران بوده است. در ادامه این مطلب آمده است: اسرائیل اقدامات مخفیانه ای را برای به تاخیر انداختن برنامه هسته ای ایران انجام داد، از جمله عملیات مشترک با ایالات متحده که ویروس استاکس نت را وارد تاسیسات هسته ای ایران کردند. اما اینها صرفاً اقدامات موقتی بود. کار مخفی اسرائیل در داخل ایران (از جمله سرقت از انباری مملو از اسنادی هسته ای) شگفتانگیز بود، اما هرگز نمیتوانست جایگزینی برای از بین بردن برنامه هسته ای ایران باشد. نتانیاهو در خاطرات خود مخالفت رهبران نیروهای دفاعی اسرائیل و سازمان های اطلاعاتی را عامل شکست در حمله به ایران می داند. او درست می گوید که نخست وزیر اسرائیل مانند رئیس جمهور آمریکا فرمانده کل نیروهای مسلح نیست. اما اگر او آن را تنها اولویت خود قرار داده بود، آیا کسی شک دارد که می توانست اراده خود را بر تشکیلات نظامی تحمیل کند؟ او این کار را نکرد و دلایل خوبی برای آن وجود داشت، زیرا اسرائیل به تنهایی ممکن است به تهدید ایران برای همیشه پایان ندهد و اتحادش با ایالات متحده را پیچیده کند و همچنین کسانی را که مأموریت به آنها سپرده شده است، به خطر بیفتند. با این حال، این واقعیت باقی است که او مانند بوش، همه چیز را به خطر نینداخت تا ایران را در نقطهای که بسیار دورتر از توانایی فعلی هستهای اش بود، متوقف کند. این یکی دیگر از دلایل موفقیت ایران است.منبع: تابناک
کلیدواژه: قره باغ بازیهای آسیایی 2022 هفته وحدت لایحه برنامه هفتم فردوس کاویانی ایران اسرائیل آمریکا برنامه هسته ایران قره باغ بازیهای آسیایی 2022 هفته وحدت لایحه برنامه هفتم فردوس کاویانی برنامه هسته ای ایران برای جلوگیری ایالات متحده سلاح هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۱۰۵۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران دارای سلاح هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام